داستان سجاد
پس از مدتها به این صفحه مراجعه کردم و دیدم متنی که درباره «سجاد ابوالحسنی» نوشته بودم خیلی مبتنی بر رزومه و بدون روح بود. صادقانه که آن را خواندم متوجه شدم خیلی مکانیکی نوشته شده است و نمیتواند نظر مخاطب را جلب کند. بنابراین تصمیم گرفتم مجدد معرفی خودم را بنویسم. اما این بار با رویکردی متفاوتتر. تصمیم گرفتم داستان و قصه خودم را بنویسم. «داستان سجاد».
من سجادم. علاقهمند به جستجو و کشف هر چیزی که نظرم را جلب کند. از کودکی علاقه زیادی به خواندن داشتم. به پرسیدن. به دنبال پاسخهایی برای پرسشهایی که داشتم. به همین جهت ریاضیات و فیزیک برایم جذابیت بالایی داشت. قوانین و روابطی که در عالم در جریان بود و در قالب «اعداد» میتوانستم آنها را درک کنم.

من سجادم. علاقهمند به جستجو و کشف هر چیزی که نظرم را جلب کند. از کودکی علاقه زیادی به خواندن داشتم. به پرسیدن. به دنبال پاسخهایی برای پرسشهایی که داشتم. به همین جهت ریاضیات و فیزیک برایم جذابیت بالایی داشت. قوانین و روابطی که در عالم در جریان بود و در قالب «اعداد» میتوانستم آنها را درک کنم.
این علاقه همراه شد با تحصیلات آکادمیک در مقطع کارشناسی ارشد. MBA رشتهای بود که میتوانست تمام آنچه به دنبالش بودم را به من نشان دهد. اگرچه بخش زیادی از یادگیریهایم در این رشته با توجه به گرایش رشته (اقتصاد مدیریت) روی موضوعات اقتصادی بود، اما توانست دریچههای جدیدی در ذهنم ایجاد کند.
طراحشید؛ شروع آرزوها
سال ۹۵ به همراه یکی از دوستانم دفتری را اجاره کردیم به امید اینکه با انجام پروژههای دانشگاهی، شروعی برای راهاندازی کسبوکار شخصیمان داشته باشیم. اما این یک تصمیم کاملا اشتباه بود! چون این دفتر را در اول تابستان گرفته بودیم، درست زمانی که دانشگاهها تعطیل میشوند.
این اشتباه استراتژیک باعث شد که برای ادامه روند کاری که میکردیم به سمت مهارتهایی برویم که در کوتاهمدت برایمان درآمدزایی داشته باشد؛ طراحی سایت و SEO. این آغازی بود بر مسیر جدید زندگی من.
ماهها تلاش در این کار ما را چندان موفق نکرد و تنها توانستیم یک وبسایت به نام «طراحشید» راهاندازی کنیم و بتوانیم رتبههای اول نتایج گوگل را داشته باشیم. ادامه فعالیت در دفتر امکانپذیر نبود و بنابراین نیاز به تصمیمی جدید بود!
سپیدار سبز ما
پس از مصاحبههای مختلف طی چندماه، به عنوان کارشناس دیجیتال مارکتینگ وارد شرکت سپیدار سیستم از زیرمجموعه شرکت همکاران سیستم شدم. سپیدار نقطه عطفی بود برای همه تجربهها و علایق من. آغاز کارم در سپیدار به دلیل تغییر سایت، بیشتر بهینهسازی و مراقبت از آن بود. اما رفته رفته فعالیتهای مختلف نیز اضافه شد.
من همزمان سایت، SEO، شبکههای اجتماعی و برخی از امورات دیجیتال را پیش میبردم. البته با توجه به مدل کاری، در بخشهای دیگر همانند برگزاری رویداد، تحقیقات بازار، رسیدگی به صدای مشتریان و … نیز در وظایف کاریمان جا داشت. همه این اتفاقات برایم لذتبخش بود. چرا که فرصت بهدست آوردن تجربههای مختلف را داشتم. تجربههایی که هر کدام در آینده به من کمک کرد.
بهبود وضعیت سایت و سئو باعث شد که ورودی قابل توجهی داشته باشیم. در اینجا بحث تبلیغات آنلاین هم وارد کار شد و به نوعی در این موضوع هم درگیر شدم. برای اینکه بتوانم همه این موارد را یاد بگیرم، روحیه پرسشگر و جستجوگرم را بیدار کردم. همه این اقدامات حس خوبی میداد. در کنار تیم حرفهای کار میکردم که در کنارشان تجربه و یادگیری از اصول روزمره بود. در کنار این اتفاقات، تعریف و تدوین دورهای آموزشی برای نمایندگان سپیدار را با کمک همکارانم آغاز کردم. دورههای مختلف سالیان سال ادامه داشت و خروجی این اتفاقات حضور پررنگ نمایندگان سپیدار در فضای آنلاین بود که در سالهای بعد کمک شایانی به شرکت کرد.
رادیو مالی: پادکستی که با عشق آن را ساختم
در سال ۹۷ اتفاق دیگری رقم خورد. شناخت خوبی که از مخاطب و محتوا پیدا کرده بودم باعث شد تا ایده راهاندازی یک پادکست در حوزه مالی و مالیاتی به ذهنم برسد. پس از چند ماه تحقیق و آماده کردن سندهای اولیه، کار ضبط و انتشار پادکستها را با کمک همکارانم شروع کردیم. پادکستی که توانست جایگاه ویژهای بین مدیران مالی و حسابداری کشور داشته باشد. حدود ۱۵۰ قسمت از «رادیو مالی» را کارگردانی و مدیریت کردم. زمانی که کامنتهای مخاطبان را میخواندم که چگونه یک پادکست توانسته فرصت آموزشی برای آنها در نقاط دوردست کشور را فراهم کند حس خیلی خوبی داشتم. رادیو مالی هنوز هم در حال انتشار اپیزودهای جدید با موضوعات بهروز است و خوشبختانه توانسته جایگاه ویژه خود را حفظ کند.
نردوما؛ در جستجوی آرزوهای قدیمی
در سال ۱۴۰۰ بالاخره فرصت این را دیدم که به دنبال علاقه قدیمی خود برم. یعنی راهاندازی کسبوکار شخصی. به همراه یکی از دوستانم مجدد دفتری اجاره کردیم و بدین شکل «نردوما» را تاسیس کردیم. خدمات نردوما، ارائه راهکارهای بازاریابی برای کسبوکارهای B2B بود. با توجه به سابقه قبلی که در این حوزه داشتیم برنامهریزی بهتری داشتیم. مشتریان مختلف را کسب و با انجام خدمات منظم سعی کردیم بهترین خروجی را برای آنها ایجاد کنیم. فشار شدیدی که در سال ۱۴۰۱ به کسبوکارها وارد شد را به سلامت گذراندیم و ادامه دادیم. در این مسیر تجربه خیلی خوبی از کار با کسبوکارهای مختلف به دست آوردیم.
در سال ۱۴۰۲ آن اتفاق خاص رقم خورد!
افرا؛ نیکوکاری با رویکردی حرفهای
اواخر پاییز ۱۴۰۲ از طریق یکی از دوستان به موسسه افرا معرفی شدم. پیشنهادی که آقای نظاری داشتند، ارائه برنامه مشخص برای بازاریابی و ارتباطات افرا بود. افرا یک موسسه غیرانتفاعی است که آقای نظاری (یکی از موسسین همکاران سیستم) آن را تاسیس کرده است. برایم جذاب بود. اول کار با کسی که کسبوکاری بسیار بزرگ را توسعه داده است و میتوانستم از او خیلی یاد بگیرم؛ دوم کاری که افرا میکرد خیلی جلوتر از سطح ایران است. افرا یک استاندارد مدیریتی ۷بُعدی دارد که به موسسههای نیکوکاری و سازمانهای مردمنهاد کمک میکند تا زیرساختهای مدیریتی خودشان را توسعه دهند و بدین شکل علاوه بر مدیریت بهتر موسسه، اعتماد حامیان و نیکوکاران را کسب کنند.
کار در فضای NGO اگرچه برای من جدید بود ولی رفته رفته برایم جذاب شد. در ماههای بعد بیشتر درگیر افرا شدم و با کمک همکارانی که در افرا هستند توانستیم دستاوردهای قابل توجهی داشته باشیم. هر روز با مشورت با مدیران افرا و یادگیری از آنها توانستهام تغییری محسوس در نگاه استراتژیک به هدایت و مدیریت یک مجموعه داشته باشم. از منابع انسانی گرفته تا برنامهریزی و استراتژی و اجرا. از ابتدای تیرماه ۱۴۰۳ به عنوان مدیرعامل افرا انتخاب شدم. جایگاهی که برای من سراسر چالشهای جدید است.
اما همان حس کنجکاوی و پرسشگری من را به جلو هدایت میکند. در فضایی جدید، با تجربههایی جدید و قطعا آیندهای متفاوت.
چرا این سایت؟
قصد اولیهام از راهاندازی این وبسایت، معرفی تجربهها و آموزههای حوزه بازاریابی بود. الان که پس از چند سال تجربههای مختلف و متفاوتی را گذراندهام، تصمیم گرفتهام تا مسیر خاصی را مشخص نکنم. من در این سایت جستارهایی از زندگیم را مینویسم. در میان آن حتما موضوعات آموزشی خواهد بود و شاید بسیاری از آنها بدون هیچ دلیلی نوشته شوند.
خوشحال میشوم نظرات خود (چه مثبت و چه منفی) را با من به اشتراک بگذارید. از طریق فرم تماس با من، از طریق کامنت و یا شبکههای اجتماعی.